1397/02/05

قصدم در این نوشته فقط گلایه نیست، راهکارهای مفید و عملیاتی هم بسیار فراوانند البته اگر گوش شنوا و عملگرا و عاشق پیشرفت وطن باشد می‌توان برایشان تشریح کرد که اگر اکنون نشود شاید دیگر وقتی باقی نباشد.

ایتنا  اردیبهشت 97

چرا اوضاع و احوال صنعت آی‌تی ما اینچنین است؟!
 

مازیار گنجه‌ای
طی این چند صباح عمر که به آی‌تی گذشت(!) تجربه‌هایی اندوخته‌ام که با واکاوی آنها سعی دارم توجیه شوم که چرا ما هم اکنون در این رتبه رقت‌بار فناوری اطلاعات در دنیا وحتی خود کشور(نسبت به صنایع دیگر ) قرار گرفته‌ایم.
بر همین روال توجیهاتم را به چند دسته وابسته کرده‌ام که به شکلی گویا و زبانی سلیس بیان می‌کنم، البته تصریح می‌کنم که این صرفا تحلیل شخصی این حقیر است:

الف) بی‌سوادی و بی‌کفایتی 
"بی‌سوادی" از "بی‌کفایتی" درجه بهتری دارد، چرا که اگر بی‌سواد بداند که سواد ندارد حداقل مشاورِ کاردانِ باسواد می‌گیرد و یا خو درا جمع کرده به نهضت رفته و درست سواد می‌گیرد، البته نه مدرک صرف، چرا که همان "بی‌سوادِ بدون مدرک"، بسیار پسندیده‌تر از "بی‌سوادِ بامدرک" است.
این معضل باعث شده که هر چه آگاهان ضرورت فناوری اطلاعات را از دو دهه پیش گوشزد می‌کردند، عده‌ای از  نااهلان علاوه بر سنگ‌اندازی‌های بگیر و ببندی، هیچگاه مسیر را هموار نسازند و با انواع جرايم مالی و بیمه‌ای گویا بدنبال ترمزگیر بنگاه‌های آی‌تی و هر آنچه بعد آن به نام تکنولوژی‌های نوین بود باشند.

ب)‌مشاورینِ بی‌ارزش 
شخصا بارها و بارها با مشاورین مدیرانی در جلسات برخورد کرده‌ام که نام مشاور برایشان اضافه وزن آورده بود و جالب که مدیرِ مربوطه، بدون مشاوره ایشان که اصلا در تعطیلات مفاهیم آی‌تی به سر می‌بردند آب هم نمی‌خورد:)
 به جرات می‌توان گفت یکی از دلایل عمده عقب‌ماندگی و ضعف ما در این عرصه، همین مشاورین نااهل و ناثواب هستند که پول بیت‌المال را از قسمت گشاد جیب هم می‌زنند.

ج) حمایت‌های کجکی
در چند سال اخیر موتورِ همان سد معبر کنندگان آی‌تی در جهت حمایت جوانان، نوجوانان و طفلکان(دقت شود در این مبحث، خاک‌خوردگان و کارآفرینانِ گذشته نه تنها جایی ندارند بلکه بایستی تقاص بزرگ شدن خود را هم با انواع سخت‌گیری‌ها بدهند)‌ چنان روشن شده که گویی توربوجت به پایشان لُنگ می‌اندازد!
ولی افسوس که باز هم قاعده بازی را با مشاورینشان  به اشتباه چپکی طی طریق می‌کنند و این صد البته کل اکوسیستم را دچار رخوت و خمودی بازار هم کرده است. هر روز پخشنامه پشت پخشنامه (‌توجه کنید که "پ" درست است!) ارسال می‌گردد که "بسته‌های حمایتی" داریم، بیا و بگیر با بهره دودرصد پایین‌تر از بازار ولی تسویه دوساله، البته با تحقیق و بررسی بیزنس پلان‌های آبدوغ‌خیاری و صد البته با وثیقه‌هایی که زندانی را می‌توان با آن از زندان آزاد کرد.
صندوق‌هایی هم هر روزه راه‌اندازی می‌شود برای کمک به جوانان که آن خود حدیث بلاتکلیفی بی‌شماری دارد که به وقت خود واگویه خواهم کرد.

د) رانت‌های شگفتی‌ساز
این معضل که بارها در باره‌اش اقدامات گوناگونی چون میزگرد، فیلم، مستند و… صورت پذیرفته لزومی به گویش مجدد آن نیست ولی لطفا کسانی که با رانت به مقام و مالی رسیده‌اند خود وجدانشان را قاضی کنند که حداقل خودشان را برای همکارانشان نگیرند! و مستمر به خود و دیگران القاء نکنند که "ما خودمان استعداد داشتیم و بیکباره در این صنعت فشل آی‌تی به همه چی  رسیدیم"  و چه و چه و چه…
البته نوعی نگاه متجدد و متفکرانه جهان سومی هم موجود است که یکی از همکاران می‌گفتند: «شما عرضه نداشتید  رانت بخورید و پولدار شوید به ما چه!» که این خود گویای جا افتادن این تفکر در بعضی ذهن‌ها است .

پی نوشت:
قصدم در این نوشته فقط گلایه نیست، راهکارهای مفید و عملیاتی هم بسیار فراوانند البته اگر گوش شنوا و عملگرا و عاشق پیشرفت وطن باشد می‌توان برایشان تشریح کرد که اگر اکنون نشود شاید دیگر وقتی باقی نباشد.
راهکار اولیه: برای هر پیشرفتی خاصه در زمینه فناوری اطلاعات ابتدا و ابتدا بایستی مغزافزاری توانمند داشت تا تکنولوژی نوین بعد از آن ایجاد شود. چیزی که در این چند دهه مغفول مانده یعنی "حمایت از توانمندسازی درست نیروی انسانی" ولی متاسفانه در اولویت آخر گذاشته شده و این یعنی از سرگشاد زدن سرنا.
 
سایر خبرها
حضور در رسانه

«تمامي كالاها و خدمات اين فروشگاه، حسب مورد داراي مجوزهاي لازم از مراجع مربوطه مي‌باشند و فعاليت‌هاي اين سايت تابع قوانين و مقررات جمهوري اسلامي ايران است.»